کاوه یغمایی: همه‌چیز را مردم مشخص می‌کنند/ نیلوفر فرزندشاد: شاید بتهوون هم بدش نمی‌­آمد اجرای ما را بشنود

[ برای بزرگنمایی روی عکس کلیک کنید ]

می‌توان گفت یکی از مهم‌ترین خانواده‌های موسیقایی تاریخ معاصر ایران «یغمایی‌ها» بوده‌اند. در کنار «کوروش»، دو برادر موسیقیدان دیگر حضور داشتند و از سوی دیگر، «کاوه» و «کامیل» و خواهرشان «ساتگین» هم هنرمندانی حرفه‌ای هستند. ولی این خانواده به اینجا ختم نمی‌شود؛ «نیلوفر فرزندشاد» همسر کاوه هم نوازنده و مدرس حرفه‌ای پیانو است. شاید طرفداران موسیقی راک، نیلوفر را با خاطره نواختن کیبورد در کنسرت کاوه یغمایی (سال‌های اول دهه هشتاد) به یاد داشته باشند.

او بار دیگر و این بار در نقش مؤلفِ یک اجرای بزرگ، به عرصه موسیقی باز می‌گردد و نقشه‌هایی رنگین برای اجرای آثاری از دوره کلاسیک -به خصوص آثار بتهوون- کشیده و می‌خواهد با تفسیر شخصی خود که متمایل به موسیقی راک و مدرن است، این آثار را با حضور نوازندگان مطرح بین‌المللی و با همراهی کاوه یغمایی اجرا کند.

فرزندشاد علاوه بر فعالیت در موسیقی راک و مدرن امروزی، در فضای موسیقی کلاسیک رشد کرده است. او از نُه‌سالگی پیانو نواخته و سال‌ها به عنوان مدرس در هنرستان موسیقی تدریس کرده اما قرار است سال آینده این دو نوع موسیقی را کنار هم و طی یک کنسرت بزرگ روی صحنه ببرد.

هنرستان موسیقی‌ در چند سال اول انقلاب منحل بود و با تلاش برخی‌ از مسئولین و اساتید بازگشایی شد. نیلوفر فرزندشاد از اولین نوجوانانی بود که بعد از انقلاب به هنرستان موسیقی رفت؛ گرچه او از سن ۹ سالگی نزد «فرمان بهبود» فراگیری پیانو را آغاز کرده بود، پس از ورود به هنرستان، آموزش پیانو را نزد «لیلیان سرکسیان» ادامه داد.

او برای ما روایت کرد که در آن سال‌ها با چه مشکلات و مصائبی برای آموختن موسیقی مواجه بود و از تعصب برخی‌ از مدرسان موسیقی کلاسیک به عنوان یکی از تلخ‌ترین این مشکلات یاد کرد: «با همه شرایط دشواری که در حوزه آموزش آکادمیک موسیقی وجود داشت، به هنرستان رفتم و خوشبختانه آن چهار سال یک تجربه و تمرین تعیین‌کننده برای من بود. آن زمان با وجود هنرمندان ارزشمندی همچون استاد عزیزم خانم لیلیان سرکیسیان و اساتید دیگری همچون خانوم مینا افتاده، خانم بهناز ذاکری، آقای کامبیز روشن‌روان و آقای محمد لقا، تازه فهمیدم معنی تخصصی کار کردن یعنی چه! در همان سال‌ها بود که از طریق نزدیک‌ترین دوست و همکلاس‌ام «ساتگین یغمایی» -یکی از استعدادهای خوب موسیقی کشور است- با خانواده «یغمایی» هم آشنا شدم. به عقیده من، در آن زمان تعصبی که روی موسیقی کلاسیک از طرف تعدادی از اساتید وجود داشت، در هیچ جای دنیا نبود، حتی در شهر وین! این تعصب و دخالت‌ها در حدی بود که تعداد زیادی از هنرجوها نمی‌توانستند ساز مورد علاقه خود را انتخاب کنند؛ یعنی ساز و استایل برای شما از طرف اساتید بنا بر مصلحت شرایط هنرستان یا کاملاً سلیقه‌ای انتخاب می­‌شد. یا مثلاً تعدادی از معلم­‌های ما تأکید داشتند که تا کلاسیک نزنید، به هیچ عنوان نمی­‌توانید سراغ سبک دیگری بروید. قطعاً تکنیک و پایه مهم است، اما اینکه شما را به زور و بدون آگاهی‌ به سمت ساز یا سبک خاصی ببرند، منصفانه نبود.»

با تمام این اوصاف، نیلوفر تا آنجا که شرایط به او اجازه می‌داده، راه خودش را می‌رود و تلاش می‌کند تا آموزش موسیقی کلاسیک را به بهترین نحو به اتمام برساند. در ادامه، طی سفری به شهر وین، با اتفاقی روبه‌­رو می‌­شود که تمام ذهنیت‌اش را نسبت به موسیقی تغییر می­‌دهد: «پس از گرفتن دیپلمِ هنرستان، در نوزده سالگی برای دو ماه به وین رفتم و با اتفاق جالبی روبه‌­رو شدم؛ روزی یکی از دوستان بسیار هنرمندم، خانم مریم صدر سالک گفت آن روز به میدان شهر بروم تا اجرای جالبی که «ارکستر فیلارمونیک وین» برای مردم دارد را ببینم. وقتی به آنجا رفتم، با صحنه عجیبی روبه‌­رو شدم و دیدم که یک «آنسامبل مدرن»، ارکستر فیلارمونیک را همراهی می‌کند. گویی یک‌سری اتفاقات برخلاف تعصباتی که ما با آنها درگیر بودیم، در جریان است! حالا شما تصور کنید من در دوره­ای آموزش دیده‌ام که وقتی یک‌بار خواستم برای استادم، قطعه‌ای از «ریچارد کلایدرمن» بنوازم، ممانعت کرد و گفت جز «باخ» و هنرمندان کلاسیک برای من چیزی اجرا نکن! خلاصه آن روز توجه­‌ام حسابی جلب شد و فهمیدم ماجرا در مهد موسیقی کلاسیک، شکل دیگری هم دارد و متوجه شدم که چقدر گروه‌­های معاصر مدرن -فارغ از سبک و سیاق- را دوست دارم و چقدر این نوع موسیقی در این سن و سال، تأثیرگذار و به من نزدیک است.»

نیلوفر می­‌گوید بعد از این جریان، با این دید از وین برمی‌گردد که دیگر نگذارد کسی عقیده و سلیقه خودش را به او تحمیل کند تا بتواند کمی آزادانه‌­تر فکر کند و تصمیم بگیرد: «با تمام این شرایط، هدفم این بود که دانش و تکنیک خودم را تقویت کنم. بعد از دو ماهی که در وین بودم، به ایران برگشتم و شروع به تدریس پیانو در هنرستان کردم و به موازات آن، توانستم در امتحانی که توسط «ترینیتی کالج لندن» برگزار می­‌شد، شرکت کنم و از آنجا لیسانس بگیرم. در طول تدریسم -چه در هنرستان و چه به صورت خصوصی- سعی کردم هنرجویانم را از اتفاقاتی که برایم افتاده آگاه کنم و به آنها بگویم اگر ساز یا سبکی را دوست ندارند، مجبور به یاد گرفتن آن نیستند. به این ترتیب، از سن نوزده سالگی به مدت ۱۳ سال در هنرستان با این شرایط تدریس کردم و خوشبختانه شاگردان بسیار خوبی هم داشتم. اما موضوع غم‌انگیز برای من این است که تعداد زیادی از هنرآموزان موفق هنرستان از ایران رفتند. من همیشه از این بابت غصه می‌خورم و دلم برای اتفاقاتی که افتاده، می­‌سوزد. آن همه هیجان و عشقی که وجود داشت، باید همین‌جا می‌ماند؛ اما به نظر من، شاید تعصب‌های بیش از حد، یکی‌ از دلایل این اتفاق ناگوار بود. به نظر می‌رسد بهتر است همان‌گونه که موسیقی‌ اصیل و کلاسیک را در سه دهه گذشته حمایت کرده‌ایم، بتوانیم از این طریق به گونه‌ای مؤثرتر با جامعه جهانی‌ ارتباط برقرار کنیم که برقراری این ارتباط فرهنگی‌، نیاز به تقویت موسیقی‌ مدرن ما نیز دارد.»

  • blank «ارکستر فیلارمونیک وین» و «کاوه» برای این اجرا به من انگیزه دادند

نیلوفر می‌گوید همسرش «کاوه یغمایی» همیشه مشوق او در این راه بوده و به او این دلگرمی را می‌داده که آنچه در ذهن دارد را در خود ایران هم می‌­تواند انجام بدهد؛ کما اینکه این کار را در تدریس انجام داده. تمام این انگیزه‌­ها و انگیزه­ای که بعد از دیدن کنسرت «ارکستر فیلارمونیک» در وین برای او به وجود می‌آید، blankباعث می‌­شود ایده اجرای کنسرتی مدرن-کلاسیک با برداشتی متفاوت در ذهن‌اش شکل بگیرد و اجرای آثاری از دوره کلاسیک را با ذهنیت و نگاه شخصی، در برنامه کاری خود قرار دهد: «همیشه دوست داشتم بتوانم تمام زحماتی که روی موسیقی کلاسیک کشیده‌­ام را به شکلی مدرن­ اجرا کنم. اولین انگیزه در من زمانی که به آن کنسرت در وین رفتم شکل گرفت و فهمیدم که اجرای موسیقی کلاسیک به نحو دیگری هم امکان‌پذیر است. دوست داشتم کارهایی که خودم روی پیانو انجام داده­ام را با ارکستراسیون مدرن و ارکستر کلاسیک روی صحنه ببرم که دلیل این اتفاق هم باز خود «کاوه» است. چون کاوه گذشته از اینکه همسر من باشد، یک موزیسین فوق‌­العاده است. پس با خودم گفتم با وجود چنین تنظیم‌­کننده‌­ای در کنارت، این اتفاق امکان‌­پذیر است. کارهایی از این دست که مثلاً آثار کلاسیک را با ترکیب‌های جدید یا تکنیکال اجرا کنند، زیاد اتفاق افتاده اما آنچه در ذهن من وجود دارد، مثل ذهنیت هر هنرمندی می‌تواند کاملاً متفاوت باشد. در یکی از تمرین­‌های‌مان در بخشی از یکی از قطعات بتهوون، کاوه من را با گیتار الکتریک همراهی کرد. نمی‌­دانید وقتی کاوه روی این کار گیتار زد، چه انرژی عجیب و مدرنی در این موسیقی ایجاد شد، تا حدی که فکر می­‌کنم خود بتهوون هم بدش نمی‌­آمد این اجرا را بشنود (خنده)! هدف اصلی من هم همین است و اگر این جریان پیش برود، مطمئناً یکی از اتفاقاتی که همیشه دوست داشتم بیفتد، انجام شده است.»

  • blank نقش کاوه یغمایی در به سرانجام رساندن ۲۵ آلبوم موسیقی

نمی‌­توان منکر این موضوع شد که خواننده همیشه برای مخاطب یکی از جذاب­ترین بخش­‌های موسیقی است. نیلوفر هم این موضوع را مدنظر دارد و درباره وجود خواننده در این کنسرت می­‌گوید: «ما دوست داریم با دنیای امروز پیش برویم و اصولاً نمی‌­توان علاقه­‌مندی­‌های مخاطب موسیقی را از او گرفت. خود من عاشق کنسرت اینسترومنتال (بدون‌کلام) هستم و بهترین کنسرتی هم که در کانادا دیدم، کنسرت «جو ساتریانی» بود؛ موزیسینی که اصلاً پیش از این به موسیقی او گوش نمی­‌کردم. با این وجود، قطعاً مردم خواننده را دوست دارند و نمی‌توان این علاقه را از آنها گرفت. برای همین، مطمئناً خواننده هم در این کنسرت حضور خواهد داشت.»

او درباره خواننده­‌هایی که قرار است ارکستر را در این کنسرت همراهی کنند می­‌گوید: «در این مدت کاوه با تعدادی خواننده همکاری کرده که هنرمندان خیلی خوبی هستند و نزدیک به ۲۵ آلبوم در حال تولید دارد که نزدیک به ۱۰ تا از این آلبوم‌ها آماده انتشار هستند. ما هم در نظر داریم از تعدادی از این هنرمندان که کارهایشان هم فوق‌­العاده است، کمک بگیریم تا بتوانیم به بهترین نحو این کنسرت را ارائه کنیم.»

در حال حاضر سال‌هاست در ایران، علاقه‌مندان جدی­‌تر موسیقی دوست دارند کاری از کاوه و کوروش یغمایی بشنوند؛ چراکه خانواده یغمایی حداقل برای اهل‌اش سبقه روشنی در موسیقی دارند. مطمئناً این خبر که کاوه یغمایی در به سرانجام رسیدن ۲۵ آلبوم همکاری داشته، می­‌تواند خوشحال‌کننده باشد و اما اینکه چه زمانی قرار است آنها به گوش مخاطب برسد، موضوعی است که سوال خیلی از مخاطبان موسیقی است. نیلوفر می‌گوید: «فکر می­‌کنم گفتن این جمله که یک هنرمند ممنوع‌­الکار است، برای مردم هر جامعه‌ای بسیار برخورنده است. اما خوشبختانه این اتفاق به مراحل پایانی خود رسیده و به زودی قرار است ما جواب نهایی که چه زمانی قرار است این آثار منتشر شوند را بگیریم. در حال حاضر، هم آثار کوروش یغمایی آماده است و هم کارهای خود کاوه و منتظریم تا هر چه سریع‌تر آنها را به گوش هنردوستان و مخاطبان بسیار عزیزی که همواره حامی‌ و پیگیر بوده‌اند، برسانیم. می‌­توانم بگویم یکی از افرادی که خیلی حسرت این اتفاق را می‌خورد، خود من هستم؛ چراکه من لذت این آثار را می­‌برم و به آنها گوش می‌کنم. ولی از اینکه این کارها به گوش مردم و دوستداران هنر و فرهنگ نمی­‌رسد، ناراحت‌ام. من فکر می‌کنم پیامد انتشار این آثار، جز منفعت فرهنگی و هنری برای مردم ایران، هیچ چیز دیگری نخواهد بود. زندگی همه ما به هم متصل است و همه باید با یکدیگر حرکت کنیم. امیدوارم که تمام این اتفاقات خیلی زود به پایان برسد.»

  • blank تخصص «کاوه» موسیقی کلاسیک است و با حضورش اتفاقات عجیبی روی قطعات خواهد افتاد

در این اجرا قرار است تعدادی از آثار هنرمندان دوره کلاسیک از جمله بتهوون ارائه شوند. البته پیش از این روی آثار بتهوون تجربه­‌هایی شده مثل کاری که «مالمستین» انجام داده است. یا اجراهای ارکسترال که در موسیقی راک هم تجربه شده و می‌شود؛ مثل کارهایی که «مایکل کِیمَنِ» فقید با گروه‌هایی مثل «پینک فلوید» و «متالیکا» انجام داده است. او در پاسخ به اینکه این اجرا چه تفاوتی با این کارها دارد و به لحاظ موسیقی و آهنگسازی به چه شکل خواهد بود، می­‌گوید: «می­‌توان با دو دید به این کنسرت نگاه کرد؛ یکی اینکه من خیلی دوست دارم این تابو که شما اجازه ندارید در موزیک کلاسیک دست ببرید، شکسته شود. چرا که در موسیقی‌ و اصولاً هنر، چنین قانونی وجود ندارد. خیلی دوست دارم اجرای حقیقی این قطعات -که قطعات پاپیولار موسیقیدانان کلاسیک هم هستند- آنطور که همه از یک پیانیست کلاسیک انتظار دارند، برگزار شود. اما قطعاً با وجود کاوه اتفاقات عجیب و غریبی روی قطعات خواهد افتاد. به‌خصوص اینکه تخصص کاوه، موسیقی‌ کلاسیک هم هست. تا زمانی که کار ارائه نشود، نمی‌­توان توضیحی راجع به آن داد. در واقع، مثل یک تابلوی نقاشی می­ماند که در ذهن شما نقش بسته و مردم باید آن را ببینند تا متوجه ذهنیت شما شوند.»

  • blank از «ارکسترهای پاپ» انتظار می‌رود که بیشتر از حضور بانوان هنرمند بهره بگیرند

نیلوفر فرزندشاد در فضای آن سال‌های موسیقی کلاسیک رشد کرده و آموزش دیده؛ فضایی که دیدگاه‌های بعضاً متعصبانه، شاید کمتر فرصت خلاقیت و نوآوری را داده باشد. او با بیان خاطره‌ای از شرایط ویژه موسیقی کلاسیک و امکان ایجاد نوآوری در چارچوب‌های معین این نوع خاص از موسیقی می‌گوید: «در اولین کنسرتی که کاوه از من خواست به جای پیانو، کیبورد بزنم، کمی مردد شدم. چرا که من عاشق «بتهوون» هستم و فکر می‌کردم اگر الان کیبورد بزنم، بتهوون از من ناراحت می‌شود! (خنده) برای همین فقط می‌خواستم پیانو بنوازم. کاوه یک حرف خیلی جالب زد و گفت: «باشه، اگر نمی‌­خواهی کیبورد بزنی نزن؛ اما به حرفی که می‌زنم فکر کن و تصمیم‌ات را به من بگو. فکر می­‌کنی اگر بتهوون الان زنده بود، فقط پیانو می­زد؟ یا دلش می­‌خواست کیبورد را هم امتحان کند؟» و من فکر کردم بتهوون که خودش دوره کلاسیک را به رومانتیک کشانده و یکی‌ از بزرگ‌ترین پیشرو‌های دوران خود بوده، امکان نداشت این کار را نکند. تازه اگر خودش چند ساز مدرن و یا ساند مژول‌های فوق‌پیشرفته دیگر هم اختراع نمی­‌کرد! خلاصه اینکه این جمله کار من را ساخت و بعد از آن با کیبورد هم کار کردم. من در دوره هنرستان و پس از آن‌، زیاد کنسرت داده بودم. به عنوان مثال با دوستان هنرمندم کریستف‌ رضایی، رضا عسگرزاده، علیرضا شیبانی، آذین موحد، نازنین افشین‌جم و دیگر دوستان، کنسرت‌هایی در سبک باروک اجرا کردیم که در آن‌ها هارپسیکورد می‌نواختم و خیلی از آن‌ اجراها لذت بردم. خب، هر اتفاق و تجربه‌ای می‌­تواند خوشایند باشد؛ اما موزیک مدرن چیز دیگری است. خلاصه اینکه چندین و چند بار بعد از این ماجرای «کیبورد و پیانو»، همراه با کاوه کنسرت دادیم و رسیدیم به کنسرتی که سال ۲۰۰۳ در سالن میلاد نمایشگاه برگزار کردیم. یکی از خصوصیات کاوه این است که هر بار باید کیفیت کنسرت، بهتر از بار قبل باشد. برای همین تمرینات شبانه‌­روزی انجام می‌دادیم. حالا شما حساب کنید به عنوان یک خانم باید هزار جور اتفاق دیگر مثل مسائل خانه را هم کنترل می­‌کردم. خلاصه قبل از برنامه گفتند که ویدئو پروژکشن هم آماده شده و قبل از کنسرت خواستم فیلمی که از تمرین‌­ها گرفته شده را ببینم. اما دیدم بعضی از قسمت‌های فیلم تار می‌­شود و فکر کردم خراب است اما متوجه شدم صحنه­‌هایی که من را نشان می‌دهد، تار هستند. کنسرت تمام شد و یکی‌ از مسئولین به من گفتند خیلی عالی بود و انتظار نداشتیم یک خانم ساز بزند. تشکر کردم و گفتم اما شما در حق من لطف نکردید. شما امشب می­‌توانستید خانم‌ها را خیلی در این سالن سرافرازتر کنید که این اتفاق نیفتاد. به نظرم اینکه تصویر یک هنرمند پخش نشود، بی­‌احترامی به هنرمند و مخاطبین است و فرقی هم میان مرد و زن نیست.»

در این سال‌ها هرچند که خانم‌ها توانسته‌اند تا حدودی مسیر خود را در دنیای موسیقی باز کنند، اما همچنان در موسیقی پاپ این حضور کم‌رنگ است. نیلوفر که جزو نوازنده‌های خانم کیبورد در اجرای زنده، آن هم بیش از ده سال پیش بوده، از تجربیات‌اش روی صحنه می‌گوید: «می‌دانید چیست؟ وقتی تعداد زیادی خانم بعد از یک اجرای مدرن صحنه‌ای پیش تو می­‌آیند و می‌­گویند: پس این‌گونه هم می‌‌توان به عنوان یک خانم هنرمند فعالیت کرد، خودش بهترین اتفاق است. جای خانم‌­ها در موسیقی ما خالی است. قطعاً باید طبق قانون پیش رفت و روی صحنه رفتن بانوان با قوانین موجود، نقض‌کننده هیچ قانونی نیست. بنابراین از ارکسترهای پاپ امروز با وجود برخی‌ مشکلات انتظار می‌رود بیش از پیش از حضور بانوان هنرمند بهره بگیرند.»

  • blank کاوه یغمایی: موزیسین‌های معتبر جهانی به عنوان اعضای ارکستر نیلوفر به ایران می‌آیند

در طول گفت‌وگو کاوه یغمایی هم کنار ما بود. او که برخلاف اغلب هنرمندان موسیقی پاپ، بسیار صمیمی و خودمانی صحبت می‌کند، به خواست ما پاسخ داد و به عنوان تنظیم‌کننده، درباره کنسرت مشترک با همسرش توضیحاتی ارائه کرد: «قبل از هر چیز این را بگویم که نیلوفر فارغ از اینکه همسر من است، یکی از بهترین پیانیست‌­های هم­‌دوره‌ای ما در هنرستان بود و این موضوع تنها گفته من نیست. نیلوفر وقت زیادی برای موسیقی می­‌گذاشت و تمریناتش به هشت ساعت در روز می­‌رسید. در واقع، می‌توانم بگویم کار و تلاشی که نیلوفر در هنرستان انجام می­‌داد را به ندرت می‌­بینم. ما در این‌سال‌ها با تجربه ۱۵ ساله خود در کانادا، ارتباط‌مان را با مکانیزمی که از نظر دانش و تکنیک موزیک مدرن مورد نظرمان بوده، برقرار کرده‌ایم و قرار است موزیسین­‌های معتبری به ایران دعوت شوند و به عنوان اعضای ارکستر نیلوفر حضور داشته باشند. این اجرا بدون شک برداشت دیگری از موسیقی دوره کلاسیک است که می­‌خواهد به صورت مدرن اجرا شود.»

  • blank کاوه یغمایی: اینجا دخالت در کار یکدیگر معمول شده است

از توضیحات این زوج به نظر می‌آید با اجرای بزرگ و باشکوهی مواجه خواهیم بود. کاوه یغمایی درباره طراحی این کنسرت و اینکه چه هنرمندانی قرار است به عنوان نوازنده این برنامه روی صحنه بروند هم گفت: «طراح و سرپرست ارکستر، نیلوفر است و تنظیم قطعات را من به عهده دارم. به این معنی‌ که طرح کلی‌ به موزیسین‌ها ارائه می‌شود ولی‌ قرار نیست کسی به موزیسین‌های ارکستر دیکته کند چه کار کنند و در کار اعضا از نظر تجربی‌ و تکنیکی‌ دخالت نخواهیم کرد؛ این اتفاقی است که اینجا معمول شده. به عنوان مثال، خواننده در کار موزیسین، موزیسین در کار ترانه‌­سرا و یا شرکت موسیقی‌ در کار هنرمندها و چیزهایی از این دست دخالت می­‌کنند که مسلماً این اتفاقات در ارکستر ما نخواهد افتاد. هر کس در جای خود در قالب یک کار تیمی، کارش را انجام می‌­دهد؛ چراکه همه ما به یکدیگر باور علمی‌ و تجربی‌ داریم. کارها برای موزیسین‌ها فرستاده می­شود و آنها در آنجا تمرینات خود را انجام می­‌دهند و به این صورت کار پیش خواهد رفت. کارهای آلبوم را هم به موازات انجام می‌دهیم و قرار است قبل از کنسرت منتشر شود.»

نیلوفر فرزندشاد این بار به ایران آمده تا فعالیت­‌های خود را اینجا دنبال کند و می­‌گوید اگر کارها موفقیت‌آمیز پیش بروند و به هدف‌اش نزدیک شود، قطعاً فعالیت‌ش را همین‌جا ادامه خواهد داد و کاوه یغمایی در انتها تأکید می‌کند که «همه‌چیز را مردم تعیین خواهند کرد.»

به اشتراک بگذارید:
Share on facebook
Facebook
Share on twitter
Twitter
Share on pinterest
Pinterest
Share on linkedin
LinkedIn
Share on whatsapp
WhatsApp
Share on email
Email
آموزش موسیقی توسط اساتید برجسته کشور در آموزشگاه موسیقی ترانه
شبکه‌های اجتماعی
جدیدترین مطالب
دریافت جدیدترین مطالب
در خبرنامه هفتگی ما عضو شوید

از جدیدترین اخبار موسیقی و آموزشگاه مطلع شوید.



همچنین بخوانید
مطالب مرتبط